باباییم میگه یه چیزایی هیچ وقت از ذهن آدم پاک نمیشه …
مثل خوبیا و محبت و معرفت عمه بهار …
مثل امشب …
مثل ماشین ریش تراش …
و …
اما یه چیزایی هست که آرزو میکنی ای کاش از ذهنت پاک میشد … اما نمیشه …!
مثل …!!!
باباییم نمیگه مثل چی …
اما من میگم مثه نارفیق ها …
نا رفیق …
آره باباییم یه زمانی رفیق زیاد داشت …
نه نه ….اشتباه شد …
رفیق نه …
نا رفیق زیاد داشت …
…..!
به هر حال …
بگذریم …
باباییم میگه یه چیزایی هیچ وقت از ذهن آدم پاک نمیشه ….
مثل خوبیا و محبت و معرفت عمه بهار …
مثل امشب …
مثل ماشین ریش تراش …
….
………….
…… سهیل .