بابا سهیل

اصن یه همچین روزایی که میشه …
یاده یه جمله ی قدیمی میوفتم …
" مردانگی دارد درد " ….
آره بابا …
می دونم …
زمونه عوضی شده …
اصن درد داره همه چی …
مرد و زن و بچه و …نداره که …
عجب …
سرچ که می کنم …
" مردانگی دارد درد "
می بینم فقط یه نفرم هست تو این دنیای مجازی که این باور رو داره و اونم فقط من و بابا سهیله …
تقصیر منم نیست …
خب من از همون اولشم فانتزی هام زیاد بود …
یکی شون هم درد مردانگی …
هه …
فانتزی هام ….!!……………………….ای بابا …!!
در هر صورت امروز روز مرد و پدره …
از همین بلندی این روز رو به بابای عزیز و مهربونم تبریک میگم …
بعدشم به همه پدرا و مردایی که هستن و خدا بالاسرشونه …
بعدشم به خودم …
البته نه از بابت مردیش …
از….!
……..
…………………………………
………… من و بابا سهیل .

بی عنوان ترین مطلب دنیا

خرداد بود …
همچین روزی …
همه بودیم …
دلمون پر بود …
 از امید … از هیجان …
پر از عشق … پر از حس تازه شدن …
همه …
با هم …
شناسنامه به دست رفتیم…
با انگشت جوهری برگشتیم …!
خوشحال …
خبر می گرفتیم از همه جا …
صحبت از پیروزی بود …
منتظر روزهایی بودیم زیبا …
آره …..زیبا ….؟ هه …!!
…….
………………….
گذشت …
یک سال …
خرداد شد دوباره …
و افسوس خوردیم …
و افسوس خوردیم که ای کاش جوهر مهر شناسنامه هامون هم مثل انگشتمون پاک میشد …
…….
……………………………..
……………

انحراف

بهش میگم :
میدونی ….! همه پسرا تو یه رابطه دنبال یه چیزی بیشتر نیستن و اونم س ک …
نیشخند میزنه و میگه :
– خدا رو شکر كه تو اینجوری نيستی…!
یه کوچولو مکث می کنم و میگم :
منم پسرم انگار…!!
بهش بدجوری بر می خوره و میگه :
اصن ازت انتظار نداشتم که همچین آدمی باشی …
نیگاش می کنم میگم :
بابا شوخی کردم …
ما غلط کردیم که بخوایم پسر باشیم …
اصن بیا…
بيا و بگرد اگه چيزی پيدا كردی همش مال تو…!
…..
– می خنده…
……..
………………………
…. سهیل .

31

پسرا همشون عوضیند…
– خب من که پسر نیستم..!
اههههههه ….پسر نیستی پس…بای.
– نه نه واستا بگردم …
– ببینم چیزی اون ته مها پیدا میشه یا نه؟…
– آهان یافتم یافتم ایناهاش … اینجاست … نرو لطفا…!
…..!
خب باشه پس داشتیم چی می گفتیم…
…….
…………………
…سهیل .
————————
پ.ن2: هه …!
پ.ن 1:روز مادر و روز زن هم مبارک … مامان جون روزت مبارک عشقم.