اول یه دور خیز ….
بعد باید دو دستی شیرجه زد توش…
دیدم بعضی ها هم که خیلی عجله دارن با کله و بعضی ها هم روم به دیوار با پشت شیرجه میزنن که خطر سوختگی و بعضاً پارگی هم داشته …!
بعدش باید غوطهور شد…
هه …!
البته زیاد طول نمی کشه تا بفهمی که هیچ خبری نیست توش …
اون وقت نوبت دست و پا زدن و شنا کردنه تا شاید برسی به یه ساحلی و …
نمیدونم شاید اندکی آرامش ….
…………..
پ.ن:یادته رفیق….؟
پ.ن:برام از عشق بگو …!
…..
………………..
به تمام شدنم…
شاید بداهه هایم را
فراتر از باد نوشته باشم
شاید پا از گلیم بالاتر نهاده ام
حالا که سکوت
بیشتر از همیشه فراگیر شد
میخواهم به دریا بزنم
به موج و سرگردانی باد
به بیابان …به بیراهه های گم شدن
کمی حوصله کن تا
دیشب را بگویم برایت
چشم های قشنگت را در خواب دیده ام
و نم نم آیه های آسمانی ات را
که عاشقانه می بارید
پرواز میکردم … آواز میخواندم
عاشقی میکردم
که ناگاه
تگرگ و باد هجوم آورد
ز جا کند در های آسایشم
چیزی به دق کردنم نمانده است بانو
زیر توده های یخ کرده برف تلمبار شده ام
آوخ که زمستان سختی ست این سال
پشت هم برف …
تگرگ …و یخهای قندیلی منجمد
تو میدانی و ندیدی
تو می بینی و باور نمیکنی
تو میخواهی و نمیخواهی
به کجا پناه برم ؟
بهتر از مهر بانی تو
هنوز نیافته ام و نخواهم یافت.
کنایه بزن
ناسزا بگو
با خشم بتاز بر من
اما بی اعتنا مباش
به فکر ساختن شعری هستم
از نر مه های پرنیانی مهربانی ات
من فریاد میشوم
تو خاموشم میکنی ؟
من عشق می ورزم
تو گناهکارم میخوانی ؟
سر باختن دارم جنس بداهه هایم را
همه را در دایره ریخته ام
بادا باد
خوش به حال آن سکوت بی اعتنا
چیزی به دق کردنم نمانده است بانو …
فوریه دوهزار و هشت …///
اهورامزدایی بمانی…///
کلمبوس قربان عرض ادب داریم..اهورایی باشید و اوستایی …/// A)
کلمبوس…. :U بنده هم متشکرم A)
يادمه رفيق ديرين من!
انگار همين ديروز بود… راستي! پنجره ي من هم اينروزها تنهاست….
چه وجه تشابهي!!
نوشته ي اينبار كاملترين، زيباترين و رساترين تعريفي بود كه ميشد از عشق ارائه داد!
يادمه يه بنده خدايي يه جايي نوشته بود:(منم مثل شما روم به ديوار!!!) عشق و ازدواج مثل دستشويي مي مونه؛ عده اي هميشه پشت در اش ايستاده اند و با هول و عجله، اين پا و اون پا مي كنند كه برن داخل؛ و اونهايي كه اون تو هستند به هر ترتيب ميخوان بيرون بيان!!! :V ……..
راست و دروغش پاي خودش!!!
ولي در كل، نوشته ي اينبار كاملترين، زيباترين و رساترين تعريفي بود كه ميشد از عشق ارائه داد!
😉
بهار تعریف نکنه ازمون کی تعریف کنه …..فدای مهربونیات …. -* Y
اينم A) واسه داداش مهندس خودم كه آرزو شده برام تو لباس دامادي ببينمش!! :X Y
بهار جون بی خیال حالا %) ….یه آرزو دیگه :X
kolan khasiyate adamst be on chizi ke mikhan vaghti miresan vasashon kheili zod adi misheh :W …kolan to in zendegi hich khabari nist refigh`
هست…..خبر هست …..شک نکن ….
dar zemn esme ino eshgh nemishe gozasht
سلام داداشی مهربون.خوبی؟ نکنه عاشق شدی که اینقد خوب میتونی تعریفش کنی؟؟؟؟؟؟راستشو بگو مهندس اگه عاشق شدی بگو اینهمه آبجی داری باهم دست بکار شیم بفرستیمت قاطی مرغا که خیلی داره بهت مجردی خوش میگذره 😀 :X بیا وبم اینقد بی معرفت نباش :X
ای بابا رها ….خجالتمون میدی ….ما یه عمری قاطی مرغا زندگی کردیم :N ….فقط کم مونده بلا به دور تخم دو زرده هم بکنیم که دیگه کار به اونجاها نکشید … 😀
سلام
شاید بشه گفت تعریفی از ازدواجه اما تعریف عشق نیست… اگه هم میگن هست بازم تعریف “عشق” نیست. منظورم عشق واقعیه نه چیزی که ازش به عنوان عشق یاد میشه!
به سلامتی امسال هم به پایان خودش نزدیک میشه
یه سال ِ دیگه از عمرمون گذشت
خوب و بد
زشت و زیبا
سخت و آسون
درست و غلط
هر چی بود گذشت . حالا باید بشینیم و دو دو تا چارتا کنیم و ببینیم چه
سال نو پیشاپیش مبارک
مرسی خانوم ماری ….شاید هم تعریفی از عشق هایی که منجر میشه به ازدواج باشه ….البته شاید….!!
………
منم برای شما و بی دل عزیز هم سالی پر از شادی و سلامتی و برکت آرزو میکنم ….
سال نو شما هم پیشاپیش مبارک باشه.