چه تگرگی بوداااا

همش منتظر بودم شیشه ماشین خورد شه

خیلی حال داد

مخصوصا پیاده شدن از ماشین

ایستادن زیر تگرگ

اونم با سر کچل

عمری بفهمه کسی چه لذتی داره

فک کن…

دونه های تگرگ می خوره رو پوست سرت و حس یخیش و سوزش برخورد و آب شدن تگرگ و خیس شدن سر و کله و سک و صورت و این حرفا

اصن حالی میده که رستم به تهمینه نداد

🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *