طعم آفتاب داغ رو
از اونایی بپرسید که اینجای سرشون مو نداره و کچل شدن …
خیلی دردناکه آقا
حالا از اون دردناکتر چیه ..؟
بعد از دو سه ساعت که زیر آفتاب موندی
میگی برات یه پارچ آب خنک بیارن
چند لحظه بعد یه پارچ با یخ های داخلش و یه لیوان داخل سینی کنار خودت میبینی
از فشار گرما قاطی کردی و یه لیوان پر میکنی و به جای اینکه بخوری یه هو میریزی رو سرت تا یه کم این فشار گرما کم بشه
🙂
هه
آقاهه که سینی رو اورده بود میذاره میره یه هو
بعد متوجه میشی اون آب نبوده و شربت بهارنارنج و گلاب بوده
همین جوری دولا میمونی تا قشنگ شربت از سک و صورتت بیاد پایین
فک کن
ریش و سیبیل و یقه لباس و تازه شم یه کم هم رفت پایین تا شیکم و کلا زار و زنبیلمون شربتی شد
🙂
بله
همین دیگه
خلاصه اگه یه سایه بالا سرمون بود یا یکی بود فوتمون می کرد که الان بوی گلاب و شهادت نمیدادیم.
پیر شدیم و هیش کی فوتمون نکرد.