یاشاسین … یا شایدم یاش هاسین … یا همون که منظورمه…

نمیدونم والا … حوصله سرچ تو گوگل هم نبود

یاشاسین آذربایجان و تیراختور

اینقدر حال میکنم باهاشون

عشقن خداییش

اگه همین روزا خبر رسید دم گوش گربه هه دارن انقلاب میکنن

اصن تعجب نکنید

یه چیز عادی و طبیعیه … 🙂

بازم غیرت اونا

والا به غوران

اسید معده معکوس عمل میکنه و بر میگرده به مری

ایجاد درد شدید میکنه در قفسه سینه و میزنه به کمر

به این حالت میگن رفلاکس معده و این صحبتا

خلاصه چند روزه درد شدیدی در زیر قفسه سینه داریم و شربت معده می خوریم با رانیتیدین

پدر گرامی هم 12 سال پیش تقریبا همین درد رو داشت و همین حس و حال بهشون دست میداد

بهشون همین شربت معده و رانیتیدین رو دادن

منتها چند روز بعد تو اتاق عمل رفتن و قلبشون رو عمل بای پس کردن و 6 تا از رگهای قلبشون رو پیوند زدند.

بله

🙂

شربت معده با رانیتیدین

شربته از این آلمینیوم ام جی هاست که شبیه ملات آب و گچه

حس میکنم اگه ترافیک نبود

تو زندگی خیلی جلوتر از اینی که هستم بودم

واقعا حرفی نمونده که نزده باشیم

فک کن

1 ساعت و نیمه

کلن 500 مترم حرکت نداشتم …..

قبل از اینکه تختخواب بشه اینجا

بابا سهیل بود

و…

به احترام بابا سهیل و بابای سهیل و همه باباها

از همین بلندی

کوچیک و مخلص همه باباها هستیم و روزشون رو تبریک میگیم

فدای یه تار موی بابام :*

از بی معرفتی ماست

یا چیز دیگه ای

تمام گل فروشیا بازن و هیچ کس داخلشون نیست

حالا چند روز پیش روز زن …

جا برای سوزن انداختن نبود

هه…!

ولی بجاش امروز

عجب ترافیکی بود به سمت بهشت زهرا

……