بچه های خوبی باشید
شب زود بخوابید
داش بهمن فردا میخواد بیاد
بچه های خوبی باشید
شب زود بخوابید
داش بهمن فردا میخواد بیاد
خداست خب ….دلش یه شبایی ، یه وقتایی
به جای شیر تازه ، قصه میخواد
…….
شروع میکنم
یکی بود … یکی نبود
غیر از “خدا” هیچ کس نبود
…….!
شاکی میشه…
از نبود کسی غیر از خودش
از خدا بودنش
…
میگم اصن ولش کن بیا گوسفندا رو بشمریم
یه گوسفند.. دو گوسفند .. سه گوسفند .. چهار گوسفند .. پنج گوسفند .. شیش گوسفند.. هفتتتت گوسفند .. هشش گوسفندددد .. نه گوسفن .. ده گوس .. یاز ده گووووو .. دووووازز.. سیییییی …..
یه آهنگ ملو…
ولو شدم رو همه جوونیام.
میرم.
به هوای یادت و خیالت …
به روزایی که هستی و نیستم…
هه…!
تف به روزایی که هستم و نیستی.
هی رفیق…امشب …..
دلم فقط تو رو
می خواست
…… :-/
کُره خر درونم
امروز
حس و حال دیگه ای داره
نمیدونم ولی خدا تا شب رو بخیر کنه
.
.
.
“به همه دنیا … نمیدم نه …” دقیقا ینی چی ؟
🙂
همه میدونن … همه میدونن ….
من که لبا و چشا و نگاتو
گردیِ اون صورتِ ماتو
به همه دنیااااااااااااااا
نمیدم نه
—————————
پ.ن : 🙂 یه عمام ک/ خُل در آستانه داش بهمن
فرشته
دیو
دوباره داش بهمن
من و یه ملت و کامی که برای سی و هشتمین بار قراره شیرین شه
گوشیش رو وصل کرده به اسپیکر جدیدش
صداش از اتاقش میاد بیرون
…..
هوا آلوده ست
خاکستری .. غبار گرفته
…..
مردم به فکر تکمیلی هستن
فرقی نمیکنه
بیمه باشه یا …
حتی
خداهه هم پریود میشه …
دلش میگیره
تنگ میشه
بی قرار میشه
دل آشوبک میگیره
حساس میشه
بی اعصاب میشه
غمگین میشه
به چرخیدن زمین و سیبیل همسایه بالایی و دیش ماهواره و زوج و فرد کل تهران هم حتی گیر میده
ولی الهی قربونش بشم
من میفهمم
درکش میکنم
یه چن روز دیگه تموم میشه و باز میشه همون خدای خوب و بخشنده و مهربان .
میریم 3 تایی جیگر میزنیم و دل و قلوه
اصن دوغ با سیبیل یه رابطه ی مستقیم داره
لیوان رو میبری بالا
سیبیل میره تو لیوان
موقع خوردن
کار صافی رو انجام میده لامصب
به به
بعدشم دستایی ظریف و لطیف که با قربون صدقه و ناز و عشوه میاد و سیبیلا رو با دستمال تمیز میکنه و بعدشم لبایی که میره ماتیکی بشه و آلبالویی
ای جوووونم دوغ
دست کم نگیرید
با همین دوغ هم
جنایت هایی در تاریخ ثبت شده که اصن اوفففف
اصن لذتی که در خوردن دوغ با نعنا و تو این لیوان بزرگا با کلی یخ هست
تو خوردن شیر کاکائو عمری باشه