مثلا من یه هو علاقه پیدا میکنم به یه آهنگ ترکی
یا دلم می خواد یه همبرگر پر از پنیر باشم
یا نه
مثلا دلم میخواد دوغو با نی بخورم تو یه لیوان پر از یخ
یا دلم تنگ شه برای ممد نشاطی
اصن دلم میخواد برم مو بکارم و ریشامو بزنم و یه گوشمو هم سوراخ کنم برای گوشواره و اسممو هم بذارم منیژه یا شایدم فرشته
-میگه طرف یه جوری گوشمو سوراخ کرد که اصن نفهمیدم دردش رو…
یا شاید برگشتم کانادا برم دامپزشکی بخونم تا چشمای امثال عودی رو درمان کنم
نمیدونم شایدم دلم میخواد یه دوسیب نعنا بچوقم و بی خیال باشگاه و زندگی بشینم یه گوشه و دود کنم و اصن تخ/:مم نباشه نفتکش و موشک و تحریم و دلار و نرخ بالای طلاق و دزدی و خیانت و سرقفلی مغازه ها که خالی نکردن هنوز
اوووووم
آهان فهمیدم
اصن دلم میخواد اسمم مراد باشه
تو استانبول بعد از ایستگاه اوسمان بیک یه هتل داشته باشم به اسم درپیت سوییت و برای خودم کاسبی کنم و یه روز عمام و عیالشون بیان یه هفته اونجا بمونن و …
البته ایندفعه بدون خواهر زن ؛)
عالیه
آره همینو میخوام الان.