گفتم آویزون
باس یادی کنیم از سایتی به همین اسم که برادرای عزیزم بیشتر در جریان هستن داستانش رو
یادش بخیر …جوونی کجایی
چقدر شبا تو اتاقمون تا صبح
می رفتیم تو سایتش و
یواشکی آزادی می کردیم … 😉
گفتم آویزون
باس یادی کنیم از سایتی به همین اسم که برادرای عزیزم بیشتر در جریان هستن داستانش رو
یادش بخیر …جوونی کجایی
چقدر شبا تو اتاقمون تا صبح
می رفتیم تو سایتش و
یواشکی آزادی می کردیم … 😉
تواین روزای عزیز
از خیابون که رد میشیم
هر کی یه گوشه از یه چیزی رفته بالا
یه شاخه از درخت کنده و یه چیزیبهش آویزون کرده
خدا قوت
به امید روزی که آزادی حق مسلم همه بشه و منم به عنوان عمام امت بتونم راحت و بی دغدغه از یه چیزی برم بالا و یه چیزی بزنم سر شاخه و آویزون کنم و این صوبتا
اصن دعا میکنم این موضوع قسمت همه بشه همه بریم بالا و آویزون کنیم
از همین تریبون اعلام میکنم عیال جان
شما دوغ رو امتحان کن
عمام با دوغ قول میده از همینجا که جادو بشه
به به
پا تو تشت دوغ و عیالی که ماساژ میده وهعی قربوس عمام امت میشه و اصن یه وضعیت وخیمی
شب جمعه هم که هست و خداهه هم که راضی و گور بابای قاضی
پس بده من اون لامصبی رو ببینممممممم
جوووووون
روایت داریم وقتی داش بهمن اومد
حاج خانم پرید همون پای هواپیما یه تشت گذاشت کف پا بهمن
توش شیر ریخت
گل خشک هم ریخت
عسل هم
و شروع کرد به ماساژ پا
آخرشم با ناز و عشوه بوسه ای بر پای داش بهمن زد و پرسید :
بهمن جون چه حسی داری موجولی؟
داش بهمن ابروهاشو از جلو چشماش کنار زد و خیره به حاج خانم گفت
_هیچ حسی
و اینجا بود که جادوی عشق مالیده شد و
انقلابی که از همون لحظه شروع کرد به کردن مردم
یا شایدم مردمی که شروع کردن به کردن انقلاب
و ایرانی که از دست دیو آزاد شد
میوه ها زیاده و بخوام دونه دونه نام ببرم خیلی میشه
مهم اینه که ماها الان میوه های انقلاب هستیم..!
میوههایی که بذرش رو داش بهمن کاشت
داش محمود کودش داد
ما هم جوونه زدیم و ریشه در اوردیم کم کم
ولی حیف
حیف که هوا نداشتیم و نور رو هم گرفتن ازمون و آبمون رو دادن به همسایه و گفتن سرفهجویی کنید
محیط برای رشدمون کمبود
هعی رفیق …
چقدر جون کندیم تا دوتا شکوفه بدیم و بتونیم میوه در بیاریم
رنگ و رومون دروغه بود و شیرین و آبدارهم نبودیم
یه تعدادمون پراز هسته شدیم و یهعده مثل عمام هسته جدا
خلاصه ما اینیم که هستیم که شدیم که کردن
حاصل دست رنج باغبون و خاک و خورشید و خدا
هه خدا…
میوههای انقلابیم
بعضیا هم مثه کیوی هستن
یه الکساندر برن و یه آر اف
با یه کم نمک
به به
موافقم
بعضی ها هلو هستن
از این هسته جداها هست که همچین میخوریشون همه سک و صورت و دست و بالت هلویی میشه
اینا خوبن ..فقط باید خوردشون
جوووووووونم
الان ما میوه های انقلابیم پس
ای جوووون
آلبالو
به به
از بس که مدیریت بحران قوی داریم
چهل و هشت ساعته که فرودگاه هامون تعطیل و پروازا کنسل شده
میگم واقعا چی میشد سال ۵۷ همچین برفی میومد و …
پروازا کنسل میشد و …
مخصوصا پرواز فرانسه و …
:-/
چرا اون موقع عمام امتی نبود که دلش یه دل سیر برف بخواد…؟؟
هعی
چن روز قبل گفتم یه دل سیر برف میخواد دلم
هیچی دیگه همه دیدن چی شد
یعنی تا این حد عمام دلش پاکه ها
کافیه یه چیزی رو از ته دلش بخواد
اصن جوووووووون بابا
به همین برکت
بده بینم اون لامصبی روووووو که بوی داش بهمن داره میاد از دور