نصف شبی با خداهه زده به سرمون

از اونجایی که علاقه زیادی به آشپزی و این جنگولک بازیا داریم

برای تنوع هم که شده

تو تختخواب خدا یه گوشه مطبخ خودمون رو درست کنیم

نمیدونم والا.. فعلا یه ایده ست از علاقه شخصی و معلوم نیست آخرش چی میشه.

پس فعلا بی خیال …

بریم بخوابیم که فردا قراره بریزیم یه سفارت دیگه رو آتیش بزنیم.

تو اون گرمای عربستان

زیر اون آفتاب سوزان

تو اون تشنگی شدید و کمبود oxygen

این همه آدم بی گناه به فجیع ترین حالت ممکن مردن

کلی خانواده بی پدر و شوهر و برادر و خواهر و مادر و همسر شدن

مقامات عربستان تخ..مشون هم حساب نکردن و اصن انگار نه انگار…

والا نه سفارتی به آتش کشیده شد .. نه مراجع تقلید صداشون در امد و نه کلاسای طلبه ها تعطیل شد و نه هیچ چیز دیگه ای.

اومدن برای آروم کردن مردم گفتن 3 روز عزای عمومی و خلاص.

…..

حالا یه شیخ نمر نمیر نمور چه میدونم هرچی از حد خودش فراتر رفته و تو کشورش مجازات شده و اعدامش کردن

من اصن خفه میشم هیچی نمیگم.

بشینید ببینید چه ها که نخواهد شد …!

هر چی کشیدیم از این عربستان و اعراب و خاندان عرب بوده و معلوم نیست چقدر بازم باید بکشیم از دستشون.

بی چاره مردم وطنم .

بی جاره من و تو ….

واقعا جای امتم خالی ..چه هوا و طبیعتی

چقدر خوبه بری یه چن روز برا خودت خوش باشی اصن کو..ن لق همه چی

به به

اما تجربه های سفر

قایق پدالی دو نفره سوار میشید دقت کنید نباید زیاد فشار به شما بیاد و اگه زیاد احساس فشار میکنید همیشه احتمال اینو بدید که شاید اون پدالی که زیر پای شما نیست از جاش در اومده و الکی زور میزنید شما.

اکبر جوجه یکی بگیرید با دوتا برنج برای دو نفر کافیه

پلیس های محترم و زحمت کش راهنمایی و رانندگی جاده های شمال که با دوربین در کمین مسافران مخصوصا پلاک تهران نشستن واقعا انسان های شریف و قانعی هستن..حتی با 20 هزار تومن ناقابل هم ..حتی در ساعات پایانی شب

از میرزاقاسمی به راحتی نگذرید

حامد بهداد که باشی همه عاشقت میشن

قبل از رفتن به دستشویی از اطرافیان کسب اجازه و رخصت کنید

لباس خیس روی بند بیرون از خونه پهن کردید اگر ، امیدوار به خشک شدنش نباشید.

اووووم … دیگه چی…

آهان سیر خیلی خوبه… کلی خاصیت داره .. فقط میگن انگار باد تولید میکنه تو شیکم …

و در آخر باید عرض کنم که جنبه منبه رانندگی در جاده رو داشته باشید

بعله

الهی خودم قربوس بشمش

من نه ماهم نه ستاره ……

……..

….

ببین فقط تا 8 میشمرم … زود باش بگو منو دوست داری یا…!

یک …

دو …

سه …

چهار …

پنج …

شیش ..

هفت …

…..

هشت …

…..!

بنگ .

…..

و دنیا پر شد از خون خدا .

اپیلاسیون

بچه که بودم وقتی خونه فامیل مهمونی می رفتیم.

از دیدن موز.

بیشتر خوشحال میشدم تا دیدن فامیل.

اما الآن وقتی جایی میریم.

نه از دیدن فامیل خوشحال میشم و نه از دیدن موز.

نکته ی قابل تحملش اینجاست که در هر دو دوره هیچ وقت از دیدن فامیل خوشحال نمی شدم.

نه که فک کنی من خدایی نکرده فامیل رو در حد موز هم حساب نمی کنما.

البته که ما فامیل هایی داریم در حد آناناس.

ولی خب .

ادم بزرگ میشه و نظرش عوض میشه.

الان بیشتر تمایل به هلو دارم

جوووون