از خدا که پنهون نیس از شما چرا پنهون باشه

دروغ گفتم مثه اسب

دلم هیچی نمیخواد اصن

ضعیفه هم عممه

ملت دارن لب سواحل حالشو میبرن و ما توهم کیس میزنه به سرمون

خب حق بدید بهم .. منم جوونم .. دلم ماهی کبابی میخواد با سس آلفردو و شراب قرمز و پشمک

اصن عاقا ما همون هویجه که قراره به زور مرباش کنن

خوب شد

خیلی هم شیک و خیلی هم مجلسی

تازه کلی هم خاصیت داریم

مخصوصا آبمون

جوووون

برای چش و چال و سک و صورت که اصن نگو

رفیق …آب هویج رو میگم به غورعان

الان یه همچین کیسی لازم دارم

فک  کن من الان نشستم تو ماشین و یه ضعیفه هم نشسته بغل دستم و خداهه هم عقب نشسته

یه نخ سیگار روشن میکنم و دو تا پک میزنم و ضعیفه کنار دستیمون هی میگه نکش سهیلم … نکش عزیزم…نکش عشقم

بعد سیگارم رو نصفه از دستم بگیره و بندازه بیرون

خداهه از پشت تو آینه چشمک بزنه که نترس من اینجام

منم مثلن عصبانی و این حرفا و هی فحش بدم به زمین و زمون و در و دیوار و یک نخ دیگه روشن کنم و اونم دوباره عشوه بیاد و شروع کنه که نکش فدای چشات بشم و …

خلاصه منم که بی اعصاب، یه هو قاطی کنم و با مشت بزنم تو دهنش و بگم لامصب همین یه نخ سیگاری که نصفه میندازی بیرون شده پونصد تومن

بفهم روانی…زندگی خرج داره…دیوونم کردی

بعد در حال حرکت در ماشین رو باز کنم و با لگد پرتش کنم بیرون و با ماشین از روش رد بشم

بعدشم خیلی شیک و مجلسی یه گوشه پارک کنم و یه نخ دیگه روشن کنیم با خداهه و با خیال راحت بکشیم

……

یه همچین کیسی می خوام الآن

یکی از دوستان شیطونی کرده تو ماه صفر

گرفتنش تو لواسون و بردنش دادگاه و گفتن دو  شنبه بیا که باس شلاقت رو بخوری

اونم 85 تا 🙂

خوشا به سعادتش

دروغ چرا

دلمون باز تنگ غروب یه چیز میخواد همچین تو دهن بذاری آب شه

به به

آورده اند که ﺭﻭﺯﯼ ﺷﯿﺦ به همراه مریدان ﺟﻬﺖ ﺛﺒﺖ ﻧﺎﻡ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻦ مدرک IELTS خویش ﺑﻪ کاخ ﺯﺑﺎﻥ برفتی ﻭ ﺟﻬﺖ ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻭ ﺗﻌﯿﯿﻦ سطح و ﻭﺿﻌﯿﺖ خویش ﺑﻪ ﻣﺬﺍﮐﺮﻩ بنشستی!
رییس کاخ زبان که شخص امتحان گیرنده بودندی از حضرت همی بپرسید:
?Do you speak English

شیخ فرمودند: Yes

رییس: Name ؟

شیخ: sheikh

رییس:Sex ؟

شیخ:   5times a day

رییس:

?No, I mean male/female

شیخ:

Oh…Yes, male,female and sometimes camels !!!

رییس: oh , Holy cow

شیخ:

Yes, cows, sheep…Animals in general!!!

رییس: Oh dear !!!

شیخ: No, deer runs too fast
گویند رئیس پس از انجام این مصاحبه نعره ها زدندی و فی الفور خود را از پنجره ی اتاق خویش به پایین پرتاب بنمود!

مریدان نیز که همچون بزی کوهی، هیچ نفهمیده بودند

به صورت ورتيكال با سيمبل ريت 27500 خشتک ها دریدند و جملگی عریان گشتتند?

نه خب چی  میشه جای شله زرد

مثلا بال کبابی نذری بدن ..؟

یا پفک هندی ، چاقاله بادوم ، از این بستنی لیسی درازا ، ذرت مکزیکی ، آب زرشک ، دنت کاکائویی ، ماست موسیر و چیپس پیاز جعفری ، هاداگ قارچ و پنیر ، ته دیگ سیب زمینی ماکارونی ، یه لیوان دوغ با کلی یخ با نی ، یه کاسه آلبالو یخ زده با نمک

🙁

نامردا

خب چی میشه ..؟

والا خداهه هم از این زردی شل خسته شد

میگن شبا که خوابت نمیبره

یکی یه جایی داره بهت فکر میکنه .

نمیدونم والا

هر شب آخه ..؟

لامصب بگیر بخواب خب

البته من بیشتر حدس میزنم دلیل این همه بی خوابی اینه که یکی یه جایی تو فکر ما یکی رو داره میکنه یا شایدم فکر ما داره اونو میکنه یا…

یا اینکه دوغ بخوریم اصن

دوغ خیلی خوبه عاقا

یه لب نیاتی هست نزدیک خونمون …دوغ بهت میده امام هرچی دوغه.

هرجا بخوری همون جا کله میشی یه وضعی….

خلاصه تا میتونید لب نیات بخورید

به به

🙂

آخوند هم آخوندای قدیم
یارو زده بهمون
با لبخند پیاده شدم از ماشین و رفتم جلو میزنم به شیشه ماشین و اصن نگاهم نمیکنه
میگم حاج آقا بکش پایین کارت دارم
زیر چشمی نگاه میکنه و به روی خودش نمیاره
دوباره محکمتر میزنم به شیشه ماشینش و میگم بکش پایین حاجی کارت دارم
مثل یه بچه 2 3 ساله برگشت طرف من و دستاشو برده بالا و حالت تسلیم شدن گرفته بود به خودش
مثل بید میلرزید
شیشه ماشینش رو 1 سانت میده پایین و با پته پته میگه ببخشید حواسم نبود و پامو از رو ترمز برداشتم و نفهمیدم ماشین داره میاد عقب
با همون دستای بالا 5 بار گفت ببخشید
….
هعی روزگار
ببین مملکت دست کیاست
روحت شاد داش بهمن
تو چقدر مرد بودی و اینا فقط نر …