تلخی این واقعیت ها
یا
واقعیت های به این تلخی
چه میدونم رفیق
روزگار کو//،ن خیاری شده بد جور….
انگار هیچ امیدی نیست دیگه
شاید یه پل هوایی و یه خیابون و یه سری آدم که اون پایین وایسادن میگن نپر نپررررررررر
و ………
……
پسرم
همیشه بهترین چیزها رو برای خودت بخرو
به هیچ کس نگو…
بهترین جاها برو و بهترین لحظه ها رو برای خودت بسازو
به هیچ کس نگو…
رابطه های دوستانه و عاشقانه خوب داشته باش و
به هیچ کس نگو….
تا تو کارت کاملا موفق نشدی
به هیچ کس نگو…
آدما عادت دارن چیزای خوب رو زود خرابش میکنن
خوبیات رو به هیچ کس نگو.
…….
کاکلوک
من بودم و خداهه و کاکلوک
بقیه اون بالا تو سرشون میزدن و گریه و زاری
زانوهام درد گرفته بود
نمیفهمیدم چی بالا سرم میگن
چی گفتم ، چی شنیدم ، چی دیدم ….؟
۵ دقیقه بعد همه چی تموم شد…….
خداهه بود و من بودم و بقیه….!
خالی شده بودم
خالی شده بود
کاکلوک رفت.
1400/7/30
…………..
پ.ن:پیش نویس مونده بود از اون روز.
زیپو
هنوز سرم گیجه
از ۷ صبح بیدارم ….
میچرخه همه چی…
یه آب معدنی ۱.۵ لیتری رو نصفشو خوردم و
دلم درد گرفت و گویا اثر الکل دیشب بیشتر شده تو خون م
دلم دوغ گاز دار و خونک میخواد…
چرا هیشکی بیدار نیس
انگشتای جفت دستام درد میکنه و کامل نمیتونم مشت کنم دستمو
شرجیه امروز هوا
کاش یکی بیدار شه برام چایی هل با نبات بیاره لااقل
آقا دوغ نخواستیم
میچرخه همه چی….الکله تازه گرفته منوووووو…
عاقا یکی یه نخ بده لطفا…فندکشو خودم دارم.
…..
پنجشیر
همه می بینن و هیچ کس هیچ کاری نمیکنه
به همین راحتی تموم میشن در تاریخ.
آقا دیگه این دنیا ارزش نداره..بی خیال.
دلم یه جای دیگه میخواد
جایی که چیزی به اسم دین وجود نداشته باشه
خطرناک ترین و مخرب ترین سلاح ساخت بشر
بسه آقا….تمومش کنید بره
خوابم میاد
……
Covid19
پاشید برید به اونایی که دوستشون دارید
بگید که دوستشون دارید….
بوی مرگ میاد
این شهریور …
شاید آخرین شهریور باشه و دیگه فرصتی پیش نیاد.
صیانت
وضع وخیم اقتصاد و زندگی مردم
روزگار سیاه کرونا و واکسن و مشکلات دارویی و درمانی
آب و برق و گاز و هوایی که حق طبیعی و اولیه انسان هاست
اوضاع وخیم محیط زیست
کمترین اعتبار جهانی تو هر زمینه ای
بالاترین میزان جرم و جنایت و طلاق و دزدی و تن فروشی
پایین ترین سطح امید به زندگی
هزار و یک مورد دیگه که اینجا جاش نمیشه
همه اینا صیانت از حقوق مردم نیاز نداشت و فقط و فقط صیانت از حقوق کاربران اینترنت لازم و ضروری بود….
کاش یه محمد علی شاه دیگه ای پیدا میشد و مجلس و بیت و پاستور و همشون رو به توپ می بست.
تک تکشون رو به توپ می بست
…..
روزگار عوض شده
ما عوض شدیم
نمیدونم….
اما قدیما پنجشنبه هاش یه حس و حال دیگه ای داشت.
نداشت..؟
چی کار کردن باهامون واقعا
🙁
دیگه هیچ کی دلش برای کسی تنگ نمیشه
حتی پنجشنبه ها
…..
خوزستان
آب
ندارد
…..
۴۲ درجه
یکی از دلایلی که کمتر پست میذارم این وردپرس دیوثه که نمیدونم چرا آپدیت نمیشه
یه دلیل دیگه ش هم مشغله زیاد و درگیری های زیاده این روزامه
یه دلیل دیگه ش هم گرما و بی برقی و بی آبی و این داستاناست که نمیدونم چه ربطی داره اما تاثیر گذاشته روم
یکی دیگه هم ک…و./ن گشاد و آب هندونه ست
البته که میدونم که جز آخری همش بهونه ست اما شما اینجوری فکر نکنید
اووووووووم هیچی دیگه ….همین
خلاصه خیلی گرممه
گرممه
ممه