عصر عاشورا

بعد از چند ساعت شور و سر و صدا و دسته و هیئت و …

یه هو سکوت ..

جو و اتمسفر سنگین و دلگیر میشه

شاید دلگیریش به خاطر همین یه هو تموم شدن سر و صدا و شور و هیجان باشه

یا شایدم هر چیز دیگه ای

دلیلش اصلن برام‌ مهم‌ نیست

دلم تاب موندن نداره الان

من و خدا و جای خالیت

میزنیم‌ بیرون …

میریم ….

عصر عاشورا …

بی هدف تا هرجا که شد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *