دهه فجر مبارک

روایت داریم وقتی داش بهمن اومد

حاج خانم پرید همون پای هواپیما یه تشت گذاشت کف پا بهمن

توش شیر ریخت

گل خشک هم ریخت

عسل هم

و شروع کرد به ماساژ پا

آخرشم‌ با ناز و عشوه بوسه ای بر پای داش بهمن زد و پرسید :

بهمن جون چه حسی داری موجولی؟

داش بهمن ابروهاشو از جلو چشماش کنار زد و خیره به حاج‌ خانم گفت

_هیچ حسی

و اینجا بود که جادوی عشق مالیده شد و

انقلابی که از همون لحظه شروع کرد به کردن مردم

یا شایدم مردمی که شروع کردن به کردن انقلاب

و ایرانی که از دست دیو آزاد شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *